امروز : شنبه, ۴ تیر , ۱۴۰۱ - 26 ذو القعدة 1443
- مراسم احیای شب های قدر در فضای باز مساجد و امامزادگان برخوار برگزار می شود
- تعداد مبتلایان به ویروس کرونا به ۸۰۴۲ نفر افزایش یافت/ ۲۷۳۱ نفر بهبود یافتند
- توزیع بیش از هزار پرس غذای گرم در دولت آباد
- آمار واکسیناسیون کرونا در برخوار/ تزریق بیش از ۱۴۰ هزار واکسن در شهرستان
- فردا؛ افتتاح و کلنگ زنی دو طرح ورزشی در حبیب آباد
- فعالیت بیش از ۸۰۰ حلقه چاه مجاز در برخوار/ ۷۳ حلقه چاه غیرمجاز مسدود شدند
- رئیس جمهور: کنارگذر شرق پروژه محیط زیستی برای اصفهان است
- وقوع یک تصادف شدید در منطقه صنعتی دولت آباد
- چگونه نماز عید قربان را بخوانیم؟
- این سبزی اشتهایتان را سرکوب میکند
- آخرین آمار کرونا در ایران؛ فوت ۸۶ بیمار در شبانه روز گذشته
- آخرین آمار کرونا در ایران؛ تعداد قربانیان از ۲۹ هزار نفر فراتر رفت
- پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی جان باختن تعدادی از مردم در حادثه تلخ آتش سوزی
- بیانیه مشترک ائمه جمعه و سپاه شهرستان برخوار در محکومیت اهانت به پیامبر اسلام
اصل ماجرای انتساب ضامن آهو به امام رضا (ع)
به گزارش ندای برخوار؛ داستان لقب ضامن آهو بودن امام رضا (ع) برای ما شیعیان از کودکی این چنین بیان شده است که صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی میکند و آهو شکارچی را مسافت قابل توجهی به دنبال خود میدواند و عاقبت خود را به دامن امام رضا (ع) که اتفاقاً در آن حوالی حضور داشتند، میاندازد.
صیاد برای گرفتن آهو با ممانعت حضرت رضا علیه السلام مواجه میشود؛ ولی صیاد، چون آهو را صید و حق شرعی خود میدانست، در مطالبه و استرداد آهو پافشاری میکند. امام حاضر میشود مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. اما شکارچی نمیپذیرد.
نقل شده است که آهو به امام میفهماند که فرزندانش در انتظار او برای نوشیدن شیر هستند. امام رضا علیه السلام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی میکنند و میفرمایند: فرزندان آهو در انتظار او هستند تا مادرشان بازگردد. من ضامن آهو خواهم شد که پس از شیر دادن به فرزندان خود بازخواهد گشت. امام نزد شکارچی گروگان میماند تا آهو بازگردد. آهو میرود و به سرعت باز می گردد و خود را تسلیم شکارچی میکند.
شکارچی که این وفای به عهد را میبیند، منقلب میگردد و آنگاه متوجه میشود که گروگان او، علی بن موسی الرضا است. بدیهی است فوراً آهو را آزاد میکند و خود را به دست و پای حضرت میاندازد و عذر میخواهد و پوزش میطلبد. حضرت نیز مبلغ قابل توجهی به او میدهد و تعهد شفاعت او را در قیامت نزد جدش میکند و صیاد را خوشدل روانه میسازد.
اما این داستان به این شکل درمنابع شیعه وجود ندارد و شبیه به نقلی که در میان عامه مردم مطرح است، در معجزاتی که منسوب به رسول خداصلی الله و علیه وآله، امام سجاد و امام صادق علیه السلام است نیز وجود دارد.
شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام این حادثه را چنین نقل میکند:
«ابوالفضل محمّد بن احمد بن اسماعیل سلیطی گفت: از حاکم رازی، دوست ابی جعفر عتبی شنیدم که میگفت مرا ابو جعفر به عنوان پیک پیش ابو منصور بن عبد الرزاق فرستاد، روز پنجشنبه برای زیارت امام رضا علیه السلام از او اجازه خواستم. او در پاسخ به من گفت آنچه دربارۀ این مشهد (مرقد امام رضا) برای من اتفاق افتاده، برای شما نقل میکنم: در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه، به غارت زائران میپرداختم، لباسها، خرجی، نامهها و حوالههایشان را به زور از آنان میستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو میدوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوزپلنگ هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمیشد.
هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمیرفت و از جای خود تکان نمیخورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور میشد، یوزپلنگ هم او را دنبال میکرد؛ اما همین که به دیوار پناه میبرد، یوزپلنگ باز میگشت تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم.
آن وقت، به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم و فضولات آهو را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم. از آن پس، هر گاه که کار دشواری به من روی میآورد و مشکلی در زندگی پیدا میکردم، بدین مشهد پناه میآوردم و آن را زیارت و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را مسئلت میکردم و خداوند نیاز مرا بر طرف میکرد. من از خدا خواستم که پسری به من عنایت فرماید. خدا پسری به من مرحمت فرمود، و چون آن پسر بچه به حد بلوغ رسید، کشته شد؛ من دوباره به مشهد برگشتم و از خدا مسئلت کردم که پسری به من عطا فرماید و خداوند پسر دیگری به من ارزانی فرمود. هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم، مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد و این چیزی است از جمله برکات این مشهد (سلام الله علی ساکنه) که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد.»
انتهای پیام/
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.